تخصصی حقوق
سه شنبه 27 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 11:36 :: نويسنده : محمد مالمیر

فهرست مطالب :
صفحه
مقدمه................................................................................................1
بخش اول :حق حبس در حقوق ا?ران..............................................................2
فصل اول : کل?ات....................................................................................2
فصل دوم : شرايط ايجاد حق فسخ .................................................................3
فصل سوم : موارد سقوط حق حبس ................................................................3
بخش دوم : حق حبس در کنوانس?ون...............................................................4
فصل اول : حق حبس در قبال عوضين در بيع مستلزم حمل كالا..................................6
فصل دوم : حق بررس? کالا توسط خر?دار .......................................................7
فصل سوم : فروش نس?ه کالا .......................................................................11
بخش سوم : تعل?ق اجرا? تعهدات قرارداد ب?ع..................................................12
فصل اول : مفهوم و شرا?ط تعل?ق قراداد.........................................................12
فصل دوم : توق?ف کالا توسط فروشنده با استفاده از تعل?ق......................................15
فصل سوم : مطلع ساختن طرف تعل?ق ...........................................................17
بخش چهارم : وجوه افتراق حقوق ا?ران با کنوانس?ون.........................................18
نت?جه گ?ر? ......................................................................................20
فهرست منابع.....................................................................................21

 


مقدمه
حق حبس حقي است كه بنا به آن فروشنده مي تواند از تسليم مبيع خوداري كند تا خريدار را به تسليم ثمن وادار كند و همچنين خريدار حق دارد ثمن را به فروشنده نپردازد تا مبيع را دريافت كند اين حق در قانون مدني ايران در ماده 377 اينگونه بيان شده : " هر يك از بايع و مشتري حق دارد از تسليم مبيع يا ثمن خودداري كند تا طرف ديگر حاضر به تسليم شود ( مگر اينكه مبيع يا ثمن موجل باشد) . در اين صورت هر كدام از مبيع يا ثمن كه حال باشد بايد تسليم شود ."
حق حبس در بيع بين المللي و كنوانسيون بيع بين الملل 1980 دربند1 ماده 58 اين كنوانسيون به صراحت بيان شده اين ماده مقرر مي كند : " هر گاه مشتري ملزم به تاديه ثمن در زمان معين ديگري نباشد ، مكلف است در زماني كه بايع ، كالا يا اسناد استيلاي بر آن را طبق قرارداد و اين كنوانسيون در اختيار او قرار مي دهد ، ثمن را تاديه كند . بايع مي تواند تسليم كالا يا اسناد مربوطه را مشروط به تاديه ثمن نمايد . " بنا به اين ماده فروشنده حق دارد تسليم كالا يا اسناد آن را منوط به دادن ثمن نمايد . همچنين به خريدار اين حق را داده است كه تا فروشنده مبيع را تسليم نكند ثمن را نپردازد . در اين تحقيق سعي شده بيشتر به حق حبس در بيع بين المللي پرداخته شود و تا حد امكان بررسي تطبيقي آن با حقوق ايران مورد توجه قرار گيرد .

 

 

بخش اول : حق حبس در حقوق ايران
فصل اول : كليات
برخي از حقوقدانان حق حبس را اينگونه تعريف كرده اند " در عقود معوض هر يك از طرفين بعد از ختم عقد حق دارد مالي را كه به طرف منتقل كرده به او تسليم نكند تا طرف هم متقابلا حاضر به تسليم شود به طوري كه در آن واحد تسليم و تسلم به عمل آيد و اين عمل تسليم و تسلم مقارن را فقها تقابض مي گويند"  در حقوق ايران حق حبس در ماده 377 قانون مدني بيان شده است اين ماده مقرر مي دارد:" هر يك از بايع و مشتري حق دارد از تسليم مبيع يا ثمن خودداري كند تا طرف ديگر حاضر به تسليم شود ( مگر اينكه مبيع يا ثمن موجل باشد) . در اين صورت هر كدام از مبيع يا ثمن كه حال باشد بايد تسليم شود ."
در مورد ماده ذيل چند نكته ضروري به نظر مي رسد :
1. حق حبس از مصاديق بارز قاعده عدل و انصاف است
2. اگر مبيع يا ثمن موجل باشد در اين صورت هر كدام كه حال باشد بايد تسليم شود و آنكه حال است نمي تواند صبر كند تا موعد دين ديگر فرا رسد و به حق حبس استناد كند .
"3.در صورتي كه موعد تسليم مبيع و ثمن در يك زمان باشد(مانند سه ماه بعد از قبض) اجراي حق حبس ممكن است .
4.هر گاه دادگاه  يا اجراي ثبت به درخواست مديون قرار اسقاط يا مهلت عادله بدهد، حق حبس ساقط نمي شود ."
از اصطلاح حق حبس در قانون مدني ايران صراحتا نامي برده نشده و فقط همين يك ماده است كه مبين اين حق پيچيده و گسترده است.
فصل دوم : شرايط ايجاد حق فسخ
اولين شرطي كه از ماده 377 قانون مدني مي توان استنباط كرد اين است كه حق حبس در عقود معوض به وجود مي آيد زيرا در نتيجه پيوند ارادي دو عوض متقابل است . پس در عقود غير معوض حق حبس به وجود نمي آيد حتي اگر در آن شرط عوض كنيم زيرا شرط عوض عقد غير معوض را به عقد معوض تبديل نمي كند . در برخي عقود معوض نيز حق حبس جاري نمي شود مثلا در عقد قرض به دليل اينكه در آن معاوضه اي صورت نمي گيرد و ثمن و مثمني وجود ندارد نتيجتا حق حبس در حقوق ما ويژه تعهدات اصلي و متقابل است به عبارت ديگر آنچه كه انگيزه اصلي مبادله قرار گرفته است .
فصل سوم : موارد سقوط حق حبس
حق حبس از آثار بيع مطلق است " بنا بر اين مانعي ندارد كه طرفين به طور صريح يا ضمني حق حبس را ساقط كنند. " 
در قانون مدني دو مورد از صور اين تراضي آمده است :
1. در مردي كه مبيع يا ثمن موجل است در اين مورد بايد توجه داشته باشيم كه طرفين مي خواستند اجراي تعهد يكي را بر ديگري مقدم كنند .و بنا بر قاعده العقود تابع القصود قصد طرفين در هر عقدي مهم است كه اينجا هم قصد طرفين بر ارجحيت يك تعهد بر ديگري است به همين دليل در قسمت آخر ماده377 ق.م نيز چنين مقرر نموده : " در چنين مواردي هر كدام از مبيع يا ثمن كه حال باشد بايد تسليم شود . "
ولي در زماني كه موعد مبيع و ثمن هر دو موجل بوده ولي در يك زمان است چون قصد طرفين بر مقدم بودن تعهد يكي از طرفين نيست حق حبس ساقط نمي شود . " همچنين در مواردي كه دادگاه يا اجراي ثبت به درخواست مديون قرار اسقاط مي گذارد تعيين اجل حق حبس را از بين نمي برد ، زيرا اجلي كه بدينگونه  بر طلبكار تحميل مي شود ، حاكي از رضاي او به تأخير در پرداخت نيست. "
2. اگر بايع قبل از اخذ ثمن مبيع را به ميل خود تسليم كند عين عبارتي است كه قانونگذار در ماده378 ق.م بيان نموده ولي به نظر مي رسد هر يك از طرفين به ميل خود آنچه را كه به عهده داشته تسليم كند بدين وسيله از حق حبس صرف نظر كرده و النحايه نمي تواند به بهانه ي اينكه طرف مقابل از تسليم امتناع ورزيده است ، آنچه را كه داده پس بگيرد.

بخش دوم : حق حبس در كنوانسيون
1. حق حبس در قبال عوضين
بند 1 ماده 58 كنوانسيون چنين مقرر مي دارد : " هر گاه مشتري ملزم به تاديه ثمن در زمان معين ديگري نباشد ، مكلف است در زماني كه بايع ، كالا يا اسناد استيلاي بر آن را طبق قرارداد و اين كنوانسيون در اختيار او قرار مي دهد ، ثمن را تاديه كند . بايع مي تواند تسليم كالا يا اسناد مربوطه را مشروط به تاديه ثمن نمايد . " 
از مفهوم مخالف جمله اول بند 1 ماده مذکور استفاده م?‏شود که مشتر? ن?ز از حق حبس‏ برخوردار است‏ .?عن? اگر با?ع کالا ?ا اسناد کنترل کننده آن را در اخت?ار مشتر? قرار ندهد مشتر? الزام? به پرداخت ثمن ندارد.درواقع، اگر فروشنده در تحو?ل کالاها تأخ?ر کند خر?دار نه تنها مستحق در?افت خسارت است بلکه زمان پرداخت ن?ز به نفع و? تغ??ر م?‏کند.
شا?ان ذکر است که ش?وه پرداخت به طرف?ن مربوط م?‏شود و معمولا در قرارداد تصر?ح م?‏گردد. ازا?ن‏رو ، ماده 58 در صورت? اعمال م?‏گردد که طرف?ن در ا?ن خصوص سکوت ورز?ده و زمان? را برا? پرداخت تع??ن نکرده باشند.
با توجه به ماده مزبور، پرداخت ثمن زمان? انجام م?‏گ?رد که فروشنده، کالا ?ا اسناد آن را در اخت?ار خر?دار قرار دهد .اسناد مزبور شامل بارنامه در?ا?? و قبض انبار، بارنامه هوا??، اسناد گمرک? و...م?‏شود.معن?"در اخت?ار قرار دادن کالا ?ا اسناد به خر?دار" به اوضاع و احوال و نوع قرارداد? که متضمن آن است، بستگ? دارد .ازا?ن‏رو، اگر به موجب قرارداد کالا با?د در محل تجارت فروشنده به خر?دار تسل?م شود، در ا?ن صورت وقت? کالا در اخت?ار خر?دار قرار م?‏گ?رد که فروشنده اقدامات? را به‏و?ژه، به وس?له تع??ن کردن کالا? مورد قرارداد و دادن اخطار به خر?دار انجام داده باشد.بعد از رس?دن ا?ن اخطار با?د به خر?دار اجازه داده شود که در مدت معقول? پول را فراهم کند و ثمن را بپردازد . در ع?ن حال با?د فرصت بررس? کالا را قبل از پرداخت ثمن داشته باشد.در ا?ن موارد فروشنده م?‏تواند تحو?ل را وابسته به پرداخت کند .
چنانچه از ماده 58 كنوانسيون استنباط مي شود فروشنده حق دارد تسليم كالا يا اسناد آن را منوط به دادن ثمن نمايد . همچنين به خريدار اين حق را داده است كه در صورتي كه ملزم نباشد ثمن را در يك زمان معين تاديه كند به عنوان مثال اگر مدت يك ماه براي تاديه ثمن تعيين شده باشد خريدار ملزم است تا مدت يك ماه ثمن را تاديه كند . ولي اگر مدتي معين نشده باشد مي تواند پرداخت ثمن را تا زماني كه فروشنده كالا يا اسناد كنترل كننده واگذاري مبيع را چه بر اساس قرارداد في مابين و در صورت نبود قرارداد به موجب كنوانسيون در اختيار وي قرار مي دهد به تاخير بيندازد . در واقع وابستگي تسليم هر يك از مبيع و ثمن به تسليم ديگري است كه حق حبس مي ناميم . به عبارت ديگر " تحويل كالا و پرداخت ثمن بايد به طور همزمان صورت پذيرد ، حتي اگر كالا تحويل متصدي حمل و نقل گرديده باشد ، مگر اينكه در قرارداد به صورت ديگري شرط شده باشد ."    به عنوان مثال در قرارداد بيعي ذكر شده باشد كه خريدار ابتداعا ثمن را بپردازد و بعد از آن فروشنده كالا را تحويل دهد و اينگونه شروط به دليل اينكه مخالف قواعد آمره كنوانسيون نيست و در واقع تراضي و توافق طرفين است قابل قبول و لازم الرعايه مي باشند .
فصل اول :  حق حبس در قبال عوضين در بيع مستلزم حمل كالا
در بند 2 ماده 58 كنوانسيون اينگونه مقرر مي دارد : " هر گاه قرارداد متضمن حمل كالا باشد ، بايع مي تواند كالا را با قيد اين شرط كه تسليم كالا يا اسناد آن به مشتري ، موكول به تاديه ثمن باشد ، ارسال نمايد . "
به موجب اين ماده به خريدار حق داده شده در قراردادهايي كه مستلزم حمل كالا هستند كالا را با شرايطي ارسال كند كه قبل از رسيدن به دست خريدار ثمن را پرداخت كند به عبارت ديگر خريدار تا ثمن را پرداخت نكند نمي تواند مبيع را تسلم كند . اگر به موجب قرارداد ، كالا بايستي به محل تجارت خريدار تحويل داده شود فروشنده كالا را به وسيله متصدي حمل و نقل به آنجا ارسال مي كند . نامبرده در صورت? م?‏تواند با توسل به ماده 58 تحو?ل کالا را از سو? متصد? حمل به خر?دار منوط به پرداخت ثمن نما?د که اخت?ار وصول ثمن به او داده باشد.اگر به متصد? حمل اخت?ار وصول ثمن داده نشده باشد تسل?م عوض?ن همزمان ن?ستند و پرداخت با?د در محل تجارت فروشنده انجام گ?رد.در صورت? که فروشنده کالا? موجود در انبار را بفروشد با توجه به بند ب ماده 31 وقت? کالا در اخت?ار خر?دار قرار م?‏گ?رد که به محافظ انبار دستور دهد حق خر?دار را در مالک?ت آن کالا به رسم?ت بشناسد و از همان زمان تعهد به پرداخت ثمن آغاز م?‏شود، مشروط بر ا?ن‏که و? فرصت بررس? کالا را داشته باشد.با ق?اس به بند 2 ماده 58 چن?ن استنباط م?‏شود که فروشنده م?‏تواند به محافظ انبار اخت?ار و دستور بدهد که ثمن را وصول کند و کالاها را تنها در مقابل پرداخت ثمن تحو?ل دهد.بنابرا?ن ثمن در محل انبار و بعد از بررس? کالا و همزمان با تحو?ل کالا قابل پرداخت خواهد بود.در صورت? که محافظ انبار اخت?ار وصول ثمن را نداشته باشد، پرداخت با?د در محل تجارت فروشنده انجام گ?رد و حق حبس? برا? فروشنده وجود نخواهد داشت‏ .درواقع، به دل?ل عدم حضور او در محل تسل?م، امکان عمل? اعمال حق حبس وجود ندارد.
فصل دوم : حق بررسي كالا توسط خريدار
طبق بند 3 ماده 58 كنوانسيون : "58"خر?دار تا زمان? که فرصت بازرس? کالا را داشته باشد ملزم به تأد?ه ثمن ن?ست مگر ا?ن‏که رو?ه‏ا? که برا? تسل?م کالا ?ا تأد?ه ثمن توسط طرف?ن بر آن موافقت شده است با داشتن چن?ن فرصت? منافات داشته باشد".
برخي از حقوقدانان فرصت براي بازرسي كالا را يك استثنا بر حق حبس مي دانند اين استثنا وقتي است كه بر طبق قرارداد خريدار حق دارد كالا را پيش از پرداخت ثمن بازرسي نمايد بر اساس بند 3 ماده 58 كنوانسيون خريدار مي تواند از پرداخت ثمن خودداري كند تا اينكه به او امكان بازرسي كالا داده شود با اين حال اين حق براي فروشنده محفوظ است كه حتي در زمانيكه خريدار تمايل به بازرسي كالا دارد ، از تحويل دادن اسناد مربوط به آن كالا تا زمان پرداخت ثمن خودداري نمايد .خريدار بررسي و آزمايش كالا را با هزينه خود و در مدت معقول و متعارفي انجام دهد و فروشنده نيز بايد اجازه اين عمل را به او بدهد . به نظر مي رسد آزمايش خريدار يك آزمايش سطحي و ابتداعي است و مانع آزمايش بعدي و اقامه دعوي طبق مواد 38و39 كنوانسيون نمي باشد.
در ماده 38 كنوانسيون حق بازرسي كالا يك تكليف است و در صورتي كه خريدار به اين تكليف عمل نكند حق خود را براي مطالبه خسارت يا ساير ضمانت اجراها در صورت عدم مطابقت كالا با قرارداد في مابين را از دست مي دهد اين در حالي است كه بررسي كالا كه در بند 3 ماده58 كنوانسيون آمده يك نوع امتياز براي خريدار است البته اين امتياز جنبه تكميلي دارد و طرفين مي توانند بر خلاف آن توافق كنند و ترتيبي را مقرر كنند كه بازرسي كالا پيش از پرداخت ثمن ميسر نباشد و در نتيجه خريدار حق بررسي كالا را قبل از پرداخت ثمن از دست مي دهد
. بايعي كه در تجارت بين الملل مايل است كالا را به طور نسيه و غير نقدي به مشتريانش تحويل دهد ، مرتباً با اين سوال روبروست كه بهترين شيوه تضمين طلبش در رابطه با ثمن معامله چيست؟     غير از شكلهاي معمولي تضمين و وثيقه كه در ارتباط با شكلهاي متعارف پرداخت و تامين اعتبار در تجارت بين المللي است ، شرط حفظ مالكيت معمول ترين شيوه اي است كه بايع مي تواند با آن در مقابل عدم پرداخت ثمن حمايت شود . اين شرط چنين است كه مشتري تنها وقتي مالك مي شود و تمامي حقوق مربوط به كالاي خريداري شده را دارا مي گردد كه ثمن را به طور كامل پرداخته باشد . 
مقررات مربوط به تضمين پرداخت ثمن تا تاريخ از لحاظ بين المللي يكنواخت نيست : راه حلهاي موجود قانوني از كشوري به كشور ديگر تفاوت مي كند و برداشت ثابتي از آن وجود ندارد ، يكي از دلائل اين اختلافات شايد مربوط به اين واقعيت باشد كه حقوق مربوط به انتقال مالكيت اموال منقول يكي از ساختارهاي عمده و اساسي هرنظام حقوقي است و بدين جهت يكنواخت نمودن آن مشكل مي باشد . در عمل رابطه نزديك ميان مقررات تضمين پرداخت ثمن و مقررات ورشكستگي و افلاس و بطور كلي تضمين دين و اعتبار مانع مهمتري است . در نتيجه معيارهاي مختلفي كه در هر نظام حقوقي وجود دارد ، هماهنگ نمودن مقررات و يكنواخت كردن آنها در اين زمينه بدون اشكال نخواهد بود .
بدين ترتيب كساني كه در تجارت بين المللي دخالت دارند بايد با شكلهاي مختلف تضمين كالا كه در هر كشوري اعمال مي شود هماهنگ گردند . حفظ يا ذخيره مالكيت به عنوان تضميني در مقابل ورشكستگي و افلاس در مواقعي كه مشتري قبل از تاديه ثمن معامله و رشكسته يا مفلس مي شود تضمين كالا در را بطه با حمايت از با يق اهميت خا صي مي يابد . توافق معتبر درباره نگهداري و حفظ مالكيت مقرر مي كند كه بايع حق دارد هر مقدار از كالا را كه نزد خريدار باقي مانده مطالبه كند ، يا اين كه بايع براي استيفاء ثمن پرداخت نشده معامله حقوق ديگري دارد . طلبهاي مربوط به كالاي تحويل شده در صورت افلاس و ورشكستگي ، اصولا از حق تقدم و امتيازي برخودار نيستند و حداكثر به نسبت بخش پرداخت شده ثمن سهمي به آن تعلق مي گيرد البته مشروط به آنكه چنين پرداخت يا توزيعي اساساً ممكن باشد ، بنا بر اين بسيار مفيد خواهد بود اگر تسليم كننده كالا بتواند بي درنگ از تضمين مقرر شده ، در رابطه با كالاي تحويل شده استفاده كند .
اگر با دقت بيشتري به اين مسئله نگاه كنيم در مي يابيم كه تضمين حفظ مالكيت در مقابل خود مشتري بكار نمي رود ، زيرا وي پس از ورشكستگي از دايره كساني كه درگير و دخيل مي باشند كنار مي رود . بايع كه نفعش در استيفاء طلبش از كالاي خودش ، به صورت مقدم مي باشد ، در چنين مواردي غالباً در تعارض با ديگر طلبكاران است ، طلبكاراني كه نفعشان در احتساب كالا در چهار چوب جريان ورشكستگي است بنا بر اين سئوال اساسي در باره قواعد مربوط به حفظ مالكيت ، كه در هر نظام حقوقي بايد يافت شود اين است كه آيا اين قواعد وضعيت ممتاز حقوقي ايجاد مي كنند كه در مقابل همه قابل استناد است ، يا اين كه وضعيت ممتاز تنها در رابطه طرفين قرارداد اثر دارد ، به عبارت ديگر تنها در مقابل مشتري موثر است ؟ تنها در صورت اول است كه اين قواعد حق خاصي را در صورت ورشكستگي مشتري اعطاء مي كنند به عبارت ديگر شرط حفظ مالكيت كه اثري محدود به طرفين دارد عموماً در ورشكستگي بي ارزش مي باشد و به همين جهت به عنوان شكلي از تضمين نامناسب مي باشد .
تضمين و به گرو گرفتن كالا از سوي بايع قاعدتاً در تعارض با تضمين اعتباراتي است كه از سوي بانكها و موسسات اعتباري ديگر به مشتري داده شده است . در صورت ورشكستگي مشتري ، تسليم كننده ، براي تحقق بخشيدن و اجراي تضمينش نه تنها بايد با مدير امور ورشكستگي يا نمايندگان ديگر ساير طلبكاران برخورد نمايد بلكه بايد با ساير طلبكاران وثيقه دار نيز رقابت نمايد
حدود تضمين بايع در كالاي تحويل شده از سوي وي ممكن است هميشه يكسان نباشد ، كالاهايي كه تا حد بسيار زيادي تحت تاثير نحوه تسليم قرار مي گيرند ممكن است دچار تنزل سريع قيمت شوند ( مانند منسوجات و لباسهاي مد ) كه اين امر به نوبه خود ارزش تضمين حفظ شده را مي تواند كاهش دهد هزينه هاي فروش كالا نيز ممكن است گزاف باشد . بنا بر اين ارزش تضمين معمولا تنها با تحقق فروش كالا معين و معلوم مي شود ، يعني وقتي كه احراز مي شود چه مقدار كالا را مي توان اخذ كرد و چقدر پول را مي توان از فروش آن بدست آورد اين عدم اطمينان ناشي از ماهيت و طبيعت تضمين و گرو گرفتن كالاست .
تضمين كالا به بايع تضمين نهايي نمي دهد بلكه تنها شانسي براي او ايجاد مي شود .
كيفيت تضمين كالا به عنوان تضميني در مقابل ورشكستگي آنگونه است كه توافق بر سر آن ميان بايع و مشتري عموماً با مانعي روبرو نيست . مشتري غالباً نفعي در عدم پذيرش تضمين بايع ندارد تضميني كه تنها وقتي اهميت مي يابد كه از نظر اقتصادي وضعيت اضطراري بوجود آمده باشد . به عبارت ديگر وقتي كه مشتري مفلس شده و بدين ترتيب اهليت تجارت را از دست داده است . تنها در نظامهاي حقوقي كه شكل وسيعي از حفظ مالكيت پذيرفته شده ،مشتري ممكن است در عدم پذيرش حمايت بسيار گسترده از بايع ذينفع باشد تا چنانچه مجبور به تامين نيازهاي ماليش از بانكها باشد بتواند جاي مانور داشته باشد . 

ورود شرط تضمين كالا به قلمرو قرار داد :
توافق مربوط به حفظ مالكيت در مفاد انعقاد قرارداد جاي مي گيرد . چنين توافقي نوعاً موضوع مذاكرات خاص ميان طرفين نيست اما معمولاً توسط تسليم كننده از طريق عبارت استاندارد و شرايط خاص تجاري وارد قلمرو قرارداد مي شود .
اگر طرفين قرارداد بر اساس و مبنايي دائمي با يكديگر معامله مي كنند مي توان توصيه نمود كه به توافق كلي برسند . در چنين شرايطي توافق مربوط به تضمين كالا مي تواند از شرايط هر تحويل خاص جدا شود و با كل رابطه تجاري بين طرفين همراه گردد .
قواعدي كه بر اساس آنها اعتبار و صحت قانوني شرط تضمين معين مي شود از قانون حاكم بر قرارداد يعني قانوني كه بر آن توافق شده بدست مي آيند .
اين قانون شروطي را كه بايد وجود داشته باشند تا شرايط بايع جزيي از رابطه قراردادي طرفين شود معين مي كند .
فصل سوم : فروش نسيه كالا
فروش نسيه(credit sale)    معامله اى است كه كالا در زمان حال تحويل و براى پرداخت بهاى آن موعدى در آينده مقرر شود و فروشنده  موافقت نمايد كه قيمت را مدتى پس از تحويل كالا از خريدار دريافت نمايد .
در مبادلات تجار?،امروزه فعال?تها? تجار? نس?ه بر مبادلات تجار? نقد? فزون? دارد و ا?ن مساله حت? در زم?نه تجارت خارج? ن?ز قابل مشاهده است،دلا?ل پرداختن به مبادلات نس?ه کالا ?ا خدمات م? تواند موارد ز?ر باشد:
1) کسان? که وجوه نقد در اخت?ار ندارند م? توانند کالاها و خدمات مورد ن?از خود را در?افت کنند و از محل عرضه کالا ?ا خدمات به مشتر?ان تعهدات خود را پرداخته،سود کسب نما?ند.
2) تول?د کنندگان ?ا فروشندگان کالاها و همچن?ن عرضه کنندگان خدمات با انجام معاملات نس?ه م? توانند م?زان فروش کالا ?ا عرضه خدمات خود را افزا?ش دهند و به روند فعال?تها? تجار? خود رونق بخشند و  در نت?جه سود خود را افزا?ش دهند.ضمنا" برا? فروش کالا ?ا عرضه خدمات خود،ق?مت بالاتر? را نسبت به ق?مت نقد? پ?شنهاد نموده،از ا?ن طر?ق ن?ز بر سود ده? خود ب?فزا?ند.
3) بر اثر خر?د و فروش نس?ه کالا و خدمات،رونق اقتصاد? جامعه ن?ز تام?ن م? شود.
با توجه به دلا?ل? که ب?ان شد،عملا" مبادلات تجار? نس?ه در کل?ه جوامع جا? خود را پ?دا کرده و ا?ن مساله روز به روز اصول? تر شده و دوام ?افته است.

بخش سوم : تعل?ق اجرا? تعهدات قرارداد ب?ع
فصل اول : مفهوم وشرا?ط تعل?ق قرارداد
طبق بند 1 ماده 71  کنوانس?ون : " در صورت? ?ک طرف قرارداد م?‏تواند اجرا? تعهدات خود را معلق کند که بعد از انعقاد قرارداد معلوم شود طرف د?گر، قسمت مهم تعهداتش را به علل‏ذ?ل اجرا نخواهد کرد:
الف-نقص جد? در توانا?? طرف د?گر در اجرا ?ا در اعتبارش؛
ب-نحوه رفتار متعهد در تمه?د و تدارک ا?فاء قرارداد ?ا اجرا? آن".
ا?ن حق تعل?ق برا? هر دو طرف قرارداد پ?ش ب?ن? شده است . " ا?ن ماده از ?ک طرف ، طرف قرارداد را مجاز م? دارد که در صورت? که احراز کند طرف د?گر بخش عمده ا? از تعهداتش را انجام نخواهد داد ، او ن?ز اجرا? تعهداتش را معلق سازد بنابرا?ن شرط اصل? تحق?ق ا?ن حق آن است که نقض اساس? قراردا در مفهوم ماده 25 کنوانس?ون محقق م? شود ز?را عنوان نقض قرارداد در ماده 71 که تعل?ق قرارداد را ب?ان م? کند آورده نشده ."
مقرّراتى كه راجع به نقض احتمالى قرارداد بحث مى كنند، منجر به بروز مسائل متعارضى مى شوند. مطلوب نيست يك طرف قرارداد بتواند هرگاه ظنين مى شود كه احتمال دارد طرف ديگر در شرف نقض قرارداد باشد، قرارداد را به حالت تعليق درآورد. با وجود اين، ضرورت دارد قانون براى مواقعى كه احتمال واقعى وقوع نقض قرارداد وجود دارد، چنين مسئله اى را بيان كند. زمانى كه چنين احتمالى وجود داشته باشد، درست نيست از طرف ديگر خواسته شود به اجراى تعهد خود، كه در نهايت موجب ورود ضرور و زيان هاى غيرقابل جبران براى وى مى شود، ادامه دهد. از همين رو، بايد در پى ايجاد توازن باشيم، كه اين توازن در ماده 71 برقرار شده است. برخى از نظام هاى حقوقى فقط حق محدودى براى تعليق اجراى قرارداد براى فروشنده قايل شده اند و اين حق را هم منوط به ورشكستگى خريدار مى دانند. مقرّرات وسيعى در ماده 321 قانون مدنى آلمان و ماده 609 قانون متحدالشكل تجارى ايالات متحده وجود دارند. آنچه در قانون مدنى آلمان آمده است، وقتى اجرا مى گردد كه يك طرف مكلّف باشد به موجب يك قرارداد طرفينى، اول بخش مربوط به خود را اجرا كند، ولى مقرّرات قانون ايالات متحده در مورد هركدام از طرفين اجرا مى شود. هيچ كدام از اين مقرّرات محدود به موارد ورشكستگى نمى شود و تأكيد طرفين قرارداد بر اين است كه هر طرف قادر باشد قرارداد را تا بر طرف كردن شك و ترديد در مورد اجراى قرارداد توسط طرف ديگر، به حالت تعليق درآورد. قانون مدنى آلمان اجازه مى دهد كه يك طرف از اجرا خوددارى نمايد تا طرف ديگر قرارداد را اجرا كند يا براى اجراى آن تضمين بدهد. قانون ايالات متحده به تعليق قرارداد اجازه مى دهد تا تضمين كافى براى به موقع به اجرا درآوردن قرارداد حاصل شود.
ماده 71 از برخى جهات، شبيه قوانين آلمان و ايالات متحده است. اجراى اين ماده محدود به موارد ورشكستگى نمى شود. اصلاحات به عمل آمده توسط گروه تحقيق و كنفرانس وين باعث شده است كه موارد اجراى آن عملى تر گردد. ممكن است نقض احتمالى علاوه بر اينكه موجب حق تعليق ايفاى قرارداد به موجب ماده 71 شود، اگر اين نقض احتمالى ويژگى هاى نقض اساسى قرارداد را داشته باشد، ممكن است زمينه اى براى ايجاد حق فسخ قرارداد به موجب ماده 73 نيز فراهم كند. كنوانسيون به يك طرف قرارداد حق مى دهد قرارداد را تعليق نمايد، هنگامى كه طرف ديگر قرارداد را به طور معظمى 11 نقض كرده باشد، ولى نقض نبايد به قدر كافى اساسى 12 محسوب شود تا مجوّزى براى فسخ قرارداد گردد. در تعليق قرارداد، نيازى به دادن اخطار متعارف قبلى وجود ندارد. شروط و ملزومات تعليق قرارداد كمتر از شروط و ملزومات فسخ قرارداد هستند. با اين همه، پس از حدوث تعليق، بايد فوراً اخطار تعليق قرارداد به طرف ديگر داده شود. در اين موارد، بر اساس بند 1 ماده 71 مى توان قرارداد را معلّق نمود.
نقصان در توانايى اجرا توسط فروشنده: ممكن است در نتيجه اعتصاب در كارخانه فروشنده نقصانى در محصولات به وجود آمده باشد و اين اعتصاب احتمال دارد تا مدتى ادامه داشته باشد. در اين صورت، خريدار با تعليق قرارداد، ضرورت پيش پرداخت، باز كردن اعتبارنامه بانكى براى پرداخت كالايى كه در آينده تحويل خواهد شد، يا انجام اقدامات اوليه همانند ترتيب حمل كالا يا تسليم اسناد را از بين مى برد .
از ديگر عوامل تعليق، نقصان در اعتبار مالى خريدار مى باشد. ممكن است خريدار در رابطه با ديگر قراردادهايى كه با فروشنده داشته، ثمن را به موقع نپرداخته باشد. اين امر مى تواند نشانگر نقصان جدّى در اعتبار مالى خريدار باشد. اگر بعداً ظاهر شود كه در نتيجه آن نقصان، خريدار ثمن كالايى را كه فروشنده بايد به موجب قرارداد مورد بحث توليد كند يا تدارك ببيند نخواهد پرداخت، فروشنده قادر خواهد بود توليد و تدارك كالا را متوفق كند .
فصل دوم : توق?ف کالا توسط فروشنده با استفاده از تعل?ق
در بند دوم ماده 71 کنوانس?ون مقرر م? دارد "اگر فروشنده قبل از ا?ن‏که زم?نه‏ها? مذکور در بند 1 هو?دا شود کالا را ارسال کرده باشد م?‏تواند از تسل?م آن به خر?دار جلوگ?ر? به عمل آورد هرچند که خر?دار دارا? سند? باشد که به موجب آن ذ?حق در قبض کالا باشد.پاراگراف حاضر فقط در رابطه با حقوق بر کالا ب?ن خر?دار و فروشنده است"
بند 2 ماده 71 در مواقع خاصى اعمال مى شود كه خريدار فروشنده را تهديد به عدم پرداختن ثمن مى نمايد، و اين در حالى است كه فروشنده كالا را ارسال كرده، ولى هنوز كالا به دست خريدار نرسيده است. بر اساس اين بند، به فروشنده در چنين مواردى اختيار داده مى شود كه از تحويل كالا به خريدار ممانعت به عمل آورد. البته بايد در نظر داشت كه مفاد بند 2 ماده 71 وقتى قابل اجراست كه توافقى مبنى بر اجراى بند 2 ماده 58 وجود نداشته باشد دال بر اين شرط كه به فروشنده اجازه نمى دهد كالا را در صورتى تحويل دهد كه ثمن پرداخته شده باشد.
بند 2 ماده 71 فقط بين خريدار و فروشنده قابل اجرا مى باشد و بر همين اساس، متصدى حمل و نقل ملزم به رعايت دستورات فروشنده مبنى بر عدم تحويل كالا به خريدار نشده است.
لازم به ذكر است كه بند 2 به صراحت نمى گويد: در اخطار تعليق، علتى را كه موجب تعليق شده است ذكر كنيد، اما در عمل، بسيار مطلوب است كه علت ذكر شود. به نحوى كه طرفى كه اخطار دريافت مى كند در موقعيتى قرار داده شود كه بتواند تضمين كافى براى اجراى قرارداد فراهم آورد.
در بحث موردنظر، اشاره به ماده 72 نيز ضرورى است :
1. اگر قبل از تاريخ اجراى قرارداد، واضح باشد كه يكى از طرفين مرتكب نقض اساسى قرارداد خواهد شد، طرف ديگر مى تواند قرارداد را فسخ نمايد.
2. طرفى كه قصد اعلام فسخ دارد، چنانچه وقت اقتضا مى كند، مكلّف است اخطار متعارفى به طرف ديگر بدهد تا براى او اين امكان فراهم شود كه اطمينان كافى جهت ايفاى تعهدش بدهد.
3. چنانچه طرف ديگر اعلام كرده باشد كه تعهدات خود را اجرا نخواهد كرد، الزامات مذكور در بند پيشين منتفى خواهد بود.
در تجارت بين المللى، گاهى اوضاع و احوالى پيش مى آيند كه منجر به حدوث مشكلاتى در اجراى قرارداد، توسط طرفى مى شوند كه تعهدات قراردادى دارد. اگر بتوان با دادن فرصت، راهى براى حل مشكل پيدا كرد، نبايد به آسانى راضى به فسخ قرارداد شد. همچنين دراين حالت، نامطلوب است كه قرارداد به قوّت خود باقى بماند. در اين گونه اوضاع و احوال، ماده 72 كنوانسيون اجازه مى دهد كه قرارداد فسخ گردد. اين اجازه فسخ بسيار مفيد است; زيرا در برخى شرايط ممكن است براى يك طرف كفايت نكند كه فقط تعهدات خود را معلّق نمايد. اين ماده مى گويد: اگر واضح باشد كه نقض احتمالى رخ خواهد داد، طرف ديگر مى تواند قرارداد را فسخ كند.
برخلاف ماده 71 كنوانسيون، نيازى نيست نقض احتمالى در نتيجه رفتار ويژه يا اوضاع و احوال خاصى محقق گردد. بر اساس ماده 72 همين قدر كافى است كه نقض احتمالى واضح باشد و اين وضوح از هر علتى مى خواهد، ناشى شود. طرفى كه قرارداد را فسخ مى كند، به خاطر منافع خود، لازم است به وضوح مطمئن شود كه نقض قرارداد در شرف وقوع است. در غير اين صورت، اقدام وى ممكن است فاقد اعتبار باشد و منجر به اين گردد كه متعاقباً عدم اجراى وظايفش نقض تعهد محسوب شود و احتمالا مسئول پرداخت خسارت گردد.
وقتى نقض احتمالى داراى ويژگى هاى اساسى است، طرف ديگر، هم مى تواند از ماده 71 استفاده نمايد و هم مى تواند از ماده 72 استفاده كند. بر اساس ماده 72 طرفى كه مى خواهد قرارداد را فسخ كند، بايد اخطار متعارف و معقولى بدهد، به نحوى كه به طرف ديگرفرصت داده شودتضمينات كافى براى اجراى تعهدش تدارك ببيند .
فصل سوم : مطلع ساختن طرف تعل?ق
در قرارداد ب?ن الملل? هر کدام از طرف?ن که اجرا? متعهد را تعل?ق م? نما?ند با?د سر?عا طرف د?گر را از تعل?ق مطلع سازند در بند سوم ماده 71 کنوانس?ون مقرر م? دارد : "طرف? که اجرا? تعهد را، خواه قبل از ارسال کالا ?ا بعد از آن، تعل?ق م?‏نما?د موظف است فورا اخطار مبن? بر تعل?ق را به طرف د?گر بدهد و چنان چه طرف د?گر تضم?ن کاف? در ا?فا? تعهداتش بدهد، مکلف است که به اجرا? تعهدات خود ادامه دهد."  نکته در ا?ن است که چنانچه طرف د?گر تضم?ن کاف? را بدهد متعهد حق تعل?ق اجرا? تعهد خود را ندارد .
حال ا?ن سوال پ?ش م? آ?د که تضم?ن با?د به چه صورت باشد ؟ آ?ا مبنا? تضم?ن عرف و عادت است ?ا مبنا? عقلا ؟ به نظر م? رسد طرف با?د تضم?ن? بدهد که معقول باشد و به طرف تعل?ق اطم?نان? دهد که تعهد خود را اجرا خواهد کرد در واقع تضم?ن با?د متناسب با تعهد باشد و ضمانت اجرا?? داشته باشد به عبارت د?گر به گونه ا? باشد که اگر طرف تعهد را انجام نداد بتوان آن را الزام کرد ?ا حداقل حق فسخ? برا? متعهدله وجود داشته باشد تا از تضرر متعهدله جلوگ?ر? شود .
 بخش چهارم : وجوه افتراق حقوق ا?ران با کنوانس?ون
در حقوق ا?ران حق حبس در مواد 377 و 1058 قانون مدن? ب?ان شده است . در ماده 377 قاونگذار مقرر م? کند : " هر يك از بايع و مشتري حق دارد از تسليم مبيع يا ثمن خودداري كند تا طرف ديگر حاضر به تسليم شود ( مگر اينكه مبيع يا ثمن موجل باشد) . در اين صورت هر كدام از مبيع يا ثمن كه حال باشد بايد تسليم شود ." ا?راد? که ظاهرا در ا?ن ماده وجود دارد ا?ن است که اعمال ا?ن مقررات ممکن است غ?ر منطق? باشد به ا?ن دل?ل که ممکن است با?ع و مشتر? ه?چکدام حاضر به تسل?م مب?ع و ثمن نشوند و در نت?جه امکان انجام قبض و اقباض وجود ندارد . در ا?نگونه موارد قانونگذار ا?ران راه حل? را ب?ان ننموده " ول? براساس را? شعبه 4 د?وان عال? کشور به شماره 187 مورخ 28/1/71 به ه?چ وجه نم? توان خر?دار ?ا فروشنده را به استناد حق حبس طرف مقابل محکوم به ب? حق? کرد . بد?ن معنا که در دعوا? مطالبه ثمن از طرف با?ع عل?ه مشتر? ، نم? توان به استناد اعمال حق حبس از سو? مشتر? حکم به ب?حق? با?ع صادر کرد بلکه در مرحله ? اجرا حکم ، با?د با?ع ن?ز ملزم به تسل?م مب?ع شود . " 
ول? در ماده 58 کنوانس?ون فقط حق حبس را برا? با?ع قرارداد است و مشتر? را ملزم به تاد?ه ثمن نموده است . در ضمن برا? مشتر? ن?ز حق? را پ?ش ب?ن? نموده است و در بند3 ماده 58 حق حبس خر?دار برا? بازرس? کالا و ا?نکه او م? تواند ثمن را نپردازد تا بازرس? مذبور را انجام دهد . در بند مذکور ا?نگونه مقرر نموده : " تا زمان? که مشتر? فرصت بازرس? کالا را ن?افته است ، ملزم به تاد?ه ثمن ن?ست ، مگر ا?نکه نحوه تسل?م ?ا تاد?ه مورد توافق متعامل?ن ، با قائل شدن چن?ن فرصت? برا? او منافات داشته باشد ."
پس نت?جتا ماده 58 کنوانس?ون ا?ن مشکل را از ب?ن برده است که با?ع و مشتر? از تحو?ل مب?ع و ثمن خوددار? نما?ند چون از ?ک طرف فقط حق حبس را برا? با?ع ب?ان نموده و از طرف د?گر به مشتر? ا?ن اخت?ار را داده است که کالا را بازرس? کند . در واقع کنوانس?ون جمع ب?ن حق?ن کرده است و به نظر م? رسد که ا?ن راه حل مناسبتر? است . اما مشکل ا?نجاست که حق حبس خر?دار در موارد? که ن?از? به بازرس? ن?ست با?د چگونه باشد ؟
به نظر م? رسد در بند 1 ماده 7 کنوانس?ون م? توان راه حل را پ?دا کرد . در ماده 7 کنوانس?ون چن?ن مقرر شده : " چنانچه پس از انعقاد قرارداد معلوم شود که ?ک? از طرف?ن به علل ز?ر ، بخش اساس? تعهدات خود را ا?فا نخواهد نمود ، طرف د?گر حق خواهد داشت اجرا? تعهدات خود را معلق نما?د :
 الف : نقصان فاحش در توانا?? متعهد به انجام تعهد ?ا در اعتبار او ?ا
ب : نحوه رفتار او در تمه?د مقدمه اجرا? قرارداد و با ا?ن تفس?ر به نظر م? رسد کمبود کنوانس?ون جبران م? شود .
 نت?جه گ?ر?
1. حق حبس حق? است که بنا به آن فروشنده م? تواند از تسل?م مب?ع خوددار? کند تا خر?دار را به تسل?م ثمن وادار کند و همچن?ن خر?دار حق دارد ثمن را به فروشنده نپردازد تا مب?ع را در?افت کند ا?ن حق در ماده 377 به صراحت ب?ان شده است . ا?ن حق مادام? که ساقط نشده ?ا سبب آن از ب?ن نرفته است باق? است .همچن?ن ا?ن حق جزئ قواعد آمره ن?ست و بنا برا?ن فروشنده م? تواند آن را در ضمن عقد ب?ع ساقط کند . و ?ا طرف?ن م? توانند با تراض? آن را زا?ل سازند .
2. در کنوانس?ون ب?ع ب?ن الملل 1980حق حبس در ماده 58 ا?ن کنوانس?ون آمده است . همچن?ن در مواد85 و 86 هم به آن اشاره شده و مواد 71 و 72 کنوانس?ون هم ب? ارتباط با ا?ن موضوع ن?ست . ماده 58 کنوانس?ون فقط حق حبس را برا? با?ع قرارداد است و مشتر? را ملزم به تاد?ه ثمن نموده است . در ضمن برا? مشتر? ن?ز حق? را پ?ش ب?ن? نموده است و در بند3 ماده 58 حق حبس خر?دار برا? بازرس? کالا و ا?نکه او م? تواند ثمن را نپردازد تا بازرس? مذبور را انجام دهد.
3. ا?راد? که ظاهرا در قانون ا?ران وجود دارد ا?ن است که اعمال ا?ن مقررات ممکن است غ?ر منطق? باشد به ا?ن دل?ل که ممکن است با?ع و مشتر? ه?چکدام حاضر به تسل?م مب?ع و ثمن نشوند و در نت?جه امکان انجام قبض و اقباض وجود ندارد . هر چند بعض? از حقوقدانان راه حلها?? برا? آن پ?دا کرده اند ول? به نظر م? رسد مقررات کنوانس?ون جامع تر و کاملتر است در ضمن برا? نزد?کتر شدن به حقوق روز ب?ن الملل? به نظر م? رسد بهتر است که تغ??رات? برا? نزد?کتر شدن به کنوانس?ون اعمال شود .
فهرست منابع     
                                                                            
1. جعفر لنگرود? ، محمد جعفر ، ترم?نولژ? حقوق ، چاپ س?زدهم ، انتشارات کتابخانه دانش ، سال 1382
2. حس?ن صفاح? و مرتض? عدل و... ، حقوق ب?ع ب?ن الملل با مطالعه تطب?ق? ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ اول ، سال 1384
3. کاتوز?ان ، ناصر ، حقوق مدن? درنظم حقوق? کنون? ، نشر م?زان ، چاپ ?ازدهم ، سال1384
4. کاتوز?ان ، ناصر ، حقوق مدن? درسها?? از عقود مع?ن (1) ، کتابخانه گنج دانش ، چاپ هشتم ، سال 1384

5. مقاله ضمانت اجرا? تاخ?ر در پرداخت ثمن ، س?د مرتض? قاسم زاده

هيات مديره محترم كانون وكلاي دادگستري همدان در جلسه ۲۰/۲/۱۳۹۰ ضمن عدول از تصميم قبلي خود، مقرر كرده است آزمون ورودي كانون وكلاي دادگستري براي استان همدان همانند سالهاي گذشته يك مرحله اي انجام شود.
اتحاديه سراسري كانونهاي وكلاي دادگستري ايران

 

دلیلش چیه !!!

سيد عبدالله سجادي جاغرق در حاشيه بازديد از حوزه آزمون كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد و در جمع خبرنگاران گفت: آزمون كارشناسي ارشد ناپيوسته دانشگاه آزاد اسلامي با رقابت 500 هزار داوطلب در يك‌هزارو640 رشته محل، 339 رشته و در 132 واحد دانشگاهي از روز پنجشنبه آغاز شد و برگزاري آن تا شنبه ادامه دارد.

وي با اشاره به افزايش 13 درصدي شمار داوطلبان در آزمون سال 90 نسبت به سال گذشته، اظهار كرد: تعداد رشته‌هاي تحصيلي نيز نسبت به سال گذشته 22 درصد و رشته محل‌ها 18 درصد افزايش داشته است.

وي با اشاره به رقابت 500 هزار داوطلب در آزمون سال 90، گفت: از اين تعداد 57 درصد را مردان تشكيل داده‌اند.

سجادي با بيان اينكه در آزمون نوبت صبح روز پنجشنبه 124 هزارو68 داوطلب و در آزمون بعدازظهر 124 هزارو455 داوطلب شركت مي‌كنند، تصريح كرد: در آزمون نوبت صبح جمعه 103هزارو162 داوطلب و در آزمون بعدازظهر 93 هزارو102 داوطلب، همچنين در آزمون نوبت صبح روز شنبه 93هزارو796 داوطلب و بعدازظهر 117هزارو226 داوطلب شركت مي‌كنند.

وي با بيان اينكه در آزمون امسال 246 رشته يك‌نوبتي داريم، گفت: در آزمون اين دوره 93 رشته دونوبتي بود كه تعداد داوطلبان با احتساب رشته‌هاي دونوبتي 655 هزار و 809 نفر است.

رييس مركز آزمون دانشگاه آزاد با تأكيد بر برگزاري آزمون در نهايت امنيت و دقت، خاطرنشان كرد: در آزمون كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد سوالات از تنوع بالايي برخوردار هستند، چراكه براي هر گرايش دفترچه مجزايي طراحي شده است، همچنين از 50 روز گذشته نيز 30 نفر از همكاران ما براي امنيت آزمون در قرنطينه هستند.

رييس مركز آزمون دانشگاه آزاد با بيان اينكه به ترتيب رشته‌هاي حسابداري، حقوق خصوصي، حقوق جزا و مديريت اجرايي و مهندسي نرم‌افزار از تعداد داوطلبان زيادي برخوردار است، تصريح كرد: بيشترين رشته‌هايي كه خانم‌ها آن را انتخاب كرده‌اند، رشته آموزش زبان فرانسه با 91 درصد تعداد داوطلبان و رشته پرستاري با 88 درصد تعداد داوطلبان است.

وي افزود: همچنين در رشته مهندسي نفت و مكانيك و عمران با شركت 98 درصد آقايان بيشترين شركت‌كنندگان اين رشته را تشكيل دادند.

وي با اشاره به پيرترين داوطلب شركت‌كننده در اين آزمون گفت: يك پيرزن و پيرمرد 76 مسن‌ترين داوطلبان اين آزمون را تشكيل دادند.

به گزارش ايسنا، رييس مركز آزمون دانشگاه آزاد با اشاره به امكان افزايش تعداد انتخاب رشته محل يا رشته گرايش براي داوطلبان اين دوره آزمون گفت: در نظر داريم مقدمات ايجاد فضا براي انتخاب بيش از يك رشته محل يا يك رشته گرايش را براي داوطلبان فراهم كنيم كه درصدد هستيم اين برنامه براي آزمون امسال لحاظ شود و نتايج را به گونه‌اي انتخاب كنيم تا داوطلبان آزادي عملي در انتخاب رشته داشته باشند ولي در صورتي كه اين امكان فراهم نشد حتما براي آزمون سال آينده اين تغيير ايجاد خواهد شد.

سجادي از اعلام نتايج آزمون در نيمه دوم شهريورماه خبر داد و افزود: تعداد پذيرفته‌شدگان آزمون امسال نسبت به سال گذشته 18 درصد افزايش خواهد داشت.

نقل از ایسنا

دو شنبه 19 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : محمد مالمیر
بخش یکم ـ جرائم و مجازات‌ها

فصل یکم ـ‌ جرائم علیه محرمانگی داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی

‎‎‎مبحث یکم ـ دسترسی غیرمجاز

‎‎‎ماده (1) هرکس به طور غیرمجاز به داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

‎‎‎مبحث دوم ـ شنود غیرمجاز

‎‎‎ماده (2) هرکس به طور غیرمجاز محتوای در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی یا امواج الکترومغناطیسی یا نوری را شنود کند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

مبحث سوم ـ جاسوسی رایانه‎ای

‎‎‎ماده (3) هرکس به طور غیرمجاز نسبت به داده‎های سری در حال انتقال یا ذخیره شده در سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی یا حامل‎های داده مرتکب اعمال زیر شود،‌ به مجازات‎های مقرر محکوم خواهد شد:

الف) دسترسی به داده‎های مذکور یا تحصیل آنها یا شنود محتوای سری در حال انتقال، به حبس از یک تا سه سال یا جزای نقدی از بیست تا شصت میلیون ریال یا هر دو مجازات.

ب) در دسترس قرار دادن داده‎های مذکور برای اشخاص فاقد صلاحیت، به حبس از دو تا ده سال.

ج) افشا یا در دسترس قرار دادن داده‎های مذکور برای دولت، سازمان، شرکت یا گروه بیگانه یا عاملان آنها، به حبس از پنج تا پانزده سال.

تبصره 1ـ داده‎های سری داده‎هایی است که افشای آنها به امنیت کشور یا منافع ملی لطمه می‎زند.

تبصره 2ـ آئین‎نامه نحوه تعیین و تشخیص داده‎های سری و نحوه طبقه‎بندی و حفاظت آن‌ها ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزارت اطلاعات با همکاری وزارت‎خانه‎های دادگستری، کشور، ارتباطات و فناوری اطلاعات و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تهیه و به تصویب هیئت دولت خواهد رسید.

ماده (4) هرکس به قصد دسترسی به داده‎های سری موضوع ماده (3) این قانون،‌ تدابیر امنیتی سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی را نقض کند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

‎‎‎ماده (5) چنانچه مأموران دولتی که مسؤول حفظ داده‎های سری مقرر در ماده (3) این قانون یا سیستم‌های مربوط هستند و به آنها آموزش لازم داده شده است یا داده‌ها یا سیستم‌های مذکور در اختیار آنها قرار گرفته است بر اثر بی‎احتیاطی، بی‎مبالاتی یا عدم رعایت تدابیر امنیتی موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده‎ها، حامل‎های داده یا سیستم‎های مذکور شوند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات و انفصال از خدمت از شش ماه تا دو سال محکوم خواهند شد.



فصل دوم ـ جرائم علیه صحت و تمامیت داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی

مبحث یکم ـ جعل رایانه‎ای

ماده (6) هرکس به طور غیرمجاز مرتکب اعمال زیر شود، جاعل محسوب و به حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست تا یکصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد:

الف) تغییر داده‎های قابل استناد یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانة داده‎ها،

ب) تغییر داده‎ها یا علایم موجود در کارت‎های حافظه یا قابل پردازش در سیستم‌های رایانه‎ای یا مخابراتی یا تراشه‎ها یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانة داده‎ها یا علایم به آنها.

ماده (7) هرکس با علم به مجعول بودن داده‎ها یا کارت‎ها یا تراشه‎ها از آنها استفاده کند، به مجازات مندرج در ماده فوق محکوم خواهد شد.

‎‎‎مبحث دوم ـ تخریب و اخلال در داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای و مخابراتی

ماده (8) هر کس به طور غیرمجاز داده‎های دیگری را از سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی یا حامل‎های داده حذف یا تخریب یا مختل یا غیرقابل پردازش کند‌ به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

ماده (9) هر کس به طور غیرمجاز با انجام اعمالی از قبیل وارد کردن، انتقال دادن، پخش، حذف کردن، متوقف کردن، دستکاری یا تخریب داده‎ها یا امواج الکترومغناطیسی یا نوری، سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی دیگری را از کار بیندازد یا کارکرد آنها را مختل کند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

ماده (10) هرکس به طور غیرمجاز با انجام اعمالی از قبیل مخفی کردن داده‌ها، تغییر گذرواژه یا رمزنگاری داده‌ها مانع دسترسی اشخاص مجاز به داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی شود، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

‎‎‎ماده (11) هرکس به قصد به خطر انداختن امنیت یا آسایش عمومی اعمال مذکور در مواد (8)، (9) و (10) این قانون را علیه سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی که برای ارائة خدمات ضروری عمومی به کار می‌روند، از قبیل خدمات درمانی، آب، برق، گاز، مخابرات، حمل و نقل و بانکداری مرتکب شود، به حبس از سه تا ده سال محکوم خواهد شد.



فصل سوم ـ‌ سرقت و کلاهبرداری مرتبط با رایانه

‎‎‎ماده (12) هرکس به طور غیرمجاز داده‎های متعلق به دیگری را برباید، چنانچه عین داده‌ها در اختیار صاحب آن باشد، به جزای نقدی از یک تا بیست میلیون ریال و در غیر این صورت به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

ماده (13) هرکس به طور غیرمجاز از سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی با ارتکاب اعمالی از قبیل وارد کردن، تغییر، محو، ایجاد یا متوقف کردن داده‎ها یا مختل کردن سیستم وجه یا مال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی برای خود یا دیگری تحصیل کند علاوه بر رد مال به صاحب آن‌ به حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست تا یکصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

فصل چهارم ـ جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی

ماده (14) هرکس به وسیله سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

تبصره 1 ـ ارتکاب اعمال فوق در خصوص محتویات مبتذل موجب محکومیت به حداقل یکی از مجازات های فوق می شود. محتویات وآثار مبتذل به آثاری اطلاق می گردد که دارای صحنه ها وصور قبیحه باشد.

تبصره 2 ـ هرگاه محتویات مستهجن به کمتر از ده نفر ارسال شود، مرتکب به یک تا پنج میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

تبصره 3 ـ چنانچه مرتکب اعمال مذکور در این ماده را حرفة خود قرار داده باشد یا بطور سازمان‌یافته مرتکب شود چنانچه مفسد فی‌الارض شناخته نشود، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.

تبصره 4 ـ محتویات مستهجن به تصویر، صوت یا متن واقعی یا غیرواقعی اطلاق می‎شود که بیانگر برهنگی کامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است.

ماده (15) هرکس از طریق سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی یا حامل‎های داده مرتکب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد:

الف) چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات.ارتکاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزای نقدی از دو تا پنج میلیون ریال است.

ب) چنانچه افراد را به ارتکاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان‎گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت‎آمیز تحریک یا ترغیب یا تهدید یا دعوت کند یا فریب دهد یا شیوه ارتکاب یا استعمال آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات. تبصره ـ مفاد این ماده و ماده (١٤) شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که برای مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداری یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله می‌شود.

فصل پنجم ـ هتک حیثیت و نشر اکاذیب

‎‎‎

ماده (16) هرکس به وسیله سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی،‌ فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد یا تحریف کند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

تبصره ـ چنانچه تغییر یا تحریف به صورت مستهجن باشد، مرتکب به حداکثر هر دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد.

ماده (17) هرکس به وسیله سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

ماده (18) هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله سیستم رایانه یا مخابراتی اکاذیبی را منتشر نماید یا در دسترس دیگران قرار دهد یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت، رأساً یا به عنوان نقل قول، به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقام‌های رسمی به طور صریح یا تلویحی نسبت دهد، اعم از این‌‌که از طریق یاد شده به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به دیگری وارد شود یا نشود، افزون بر اعاده حیثیت به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

فصل ششم ـ مسئولیت کیفری اشخاص

‎‎‎

ماده (19) در موارد زیر، چنانچه جرایم رایانه‎ای به نام شخص حقوقی و در راستای منافع آن ارتکاب یابد، شخص حقوقی دارای مسئولیت کیفری خواهد بود:

الف) هرگاه مدیر شخص حقوقی مرتکب جرم رایانه‎ای شود.

ب) هرگاه مدیر شخص حقوقی دستور ارتکاب جرم رایانه‎ای را صادر کند و جرم بوقوع پیوندد.

ج) هرگاه یکی از کارمندان شخص حقوقی با اطلاع مدیر یا در اثر عدم نظارت وی مرتکب جرم رایانه‎ای شود.

د) هرگاه تمام یا قسمتی از فعالیت شخص حقوقی به ارتکاب جرم رایانه‎ای اختصاص یافته باشد.

تبصره 1ـ منظور از مدیر کسی است که اختیار نمایندگی یا تصمیم‎گیری یا نظارت بر شخص حقوقی را دارد.

تبصره 2ـ مسئولیت کیفری شخص حقوقی مانع مجازات مرتکب نخواهد بود.

ماده (20) اشخاص حقوقی موضوع ماده فوق، با توجه به شرایط و اوضاع و احوال جرم ارتکابی، میزان درآمد و نتایج حاصله از ارتکاب جرم، علاوه بر سه تا شش برابر حداکثر جزای نقدی جرم ارتکابی، به ترتیب ذیل محکوم خواهند شد:

الف) چنانچه حداکثر مجازات حبس آن جرم تا پنج سال حبس باشد، تعطیلی موقت شخص حقوقی از یک تا نُه ماه و در صورت تکرار جرم تعطیلی موقت شخص حقوقی از یک تا پنج سال.

ب) چنانچه حداکثر مجازات حبس آن جرم بیش از پنج سال حبس باشد، تعطیلی موقت شخص حقوقی از یک تا سه سال و در صورت تکرار جرم‌ شخص حقوقی منحل خواهد شد.

تبصره 1ـ مدیر شخص حقوقی که طبق بند «ب» این ماده منحل می‎شود، تا سه سال حق تأسیس یا نمایندگی یا تصمیم‎گیری یا نظارت بر شخص حقوقی دیگری را نخواهد داشت.

تبصره 2ـ خسارات شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد. در صورتی که اموال شخص حقوقی به تنهایی تکافو نکند، مابه‎التفاوت از اموال مرتکب جبران خواهد شد.

ماده (21) ارائه‎دهندگان خدمات دسترسی موظفند طبق ضوابط فنی و فهرست مقرر از سوی کمیتة تعیین مصادیق موضوع ماده ذیل محتوای مجرمانه اعم از محتوای ناشی از جرایم رایانه‌ای و محتوایی که برای ارتکاب جرایم رایانه‌ای بکار می‌رود را پالایش کنند. در صورتی که عمداً از پالایش محتوای مجرمانه خودداری کنند، منحل خواهند شد و چنانچه از روی بی‎احتیاطی و بی‎مبالاتی زمینة دسترسی به محتوای غیرقانونی را فراهم آورند، در مرتبة نخست به جزای نقدی از بیست تا یکصد میلیون ریال و در مرتبة دوم به جزای نقدی از یکصد میلیون تا یک میلیارد ریال و در مرتبة سوم به یک تا سه سال تعطیلی موقت محکوم خواهند شد.

تبصره «1» چنانچه محتوای مجرمانه به وب‌سایت‌های مؤسسات عمومی شامل نهادهای زیرنظر ولی فقیه و قوای سه‌گانة مقننه، مجریه و قضائیه و مؤسسات عمومی غیردولتی موضوع قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی مصوب 19/4/1373 و الحاقات بعدی آن یا به احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده یا به سایر اشخاص حقیقی یا حقوقی حاضر در ایران که امکان احراز هویت و ارتباط با آنها وجود دارد تعلق داشته باشد، با دستور مقام قضایی رسیدگی‌کننده به پرونده و رفع اثر فوری محتوای مجرمانه از سوی دارندگان، وب‌سایت مزبور تا صدور حکم نهایی پالایش نخواهد شد.

تبصره «2» پالایش محتوای مجرمانه موضوع شکایت خصوصی با دستور مقام قضایی رسیدگی‌کننده به پرونده انجام خواهد شد.

ماده (22) قوة قضائیه موظف است ظرف یک ماه از تاریخ تصویب این قانون کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را در محل دادستانی کل کشور تشکیل دهد. وزیر یا نمایندة وزارتخانه‎های آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری اطلاعات، اطلاعات، دادگستری، علوم،‌ تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان‎ صدا و سیما و فرمانده نیروی انتظامی، یک نفر خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات به انتخاب کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی و یک نفر نمایندة مجلس شورای اسلامی به انتخاب کمیسیون حقوقی و قضایی و تأیید مجلس شورای اسلامی اعضای کمیته را تشکیل خواهند داد. ریاست کمیته به عهدة دادستان کل کشور خواهد بود.

تبصره 1- جلسات کمیته حداقل هر پانزده روز یک بار و با حضور هفت نفر عضو دارای حق رأی رسمیت می‌یابد و تصمیمات کمیته با اکثریت نسبی حاضران معتبر خواهد بود.

تبصره 2- کمیته موظف است به شکایات راجع به مصادیق پالایش شده رسیدگی و نسبت به آنها تصمیم‌گیری کند. رأی کمیته قطعی است.

تبصره 3- کمیته موظف است هر شش ماه گزارشی در خصوص روند پالایش محتوای مجرمانه را به رؤسای قوای سه‌گانه و شورای عالی امنیت ملی تقدیم کند. ‎

ماده (23) ارائه‌دهندگان خدمات میزبانی موظفند به محض دریافت دستور کمیته تعیین مصادیق مذکور در مادة فوق یا مقام قضایی رسیدگی‌کننده به پرونده مبنی بر وجود محتوای مجرمانه در سیستم‌های‎ رایانه‌ای خود از ادامة دسترسی به آن ممانعت به عمل آورند. چنانچه عمداً از اجرای دستور کمیته یا مقام قضایی خودداری کنند، منحل خواهند شد. در غیر این صورت، چنانچه در اثر بی‌احتیاطی و بی‌مبالاتی زمینه دسترسی به محتوای مجرمانه مزبور را فراهم کنند، در مرتبه نخست به جزای نقدی از بیست تا یکصد میلیون ریال و در مرتبة دوم به یکصد میلیون تا یک میلیارد ریال و در مرتبة سوم به یک تا سه سال تعطیلی موقت محکوم خواهند شد.

تبصره ـ ارائه‌دهندگان خدمات میزبانی موظفند به محض آگاهی از وجود محتوای مجرمانه مراتب به کمیتة تعیین مصادیق اطلاع دهند.

ماده (24) هرکس بدون مجوز قانونی از پهنای باند بین‎المللی برای برقراری ارتباطات مخابراتی مبتنی بر پروتکل اینترنتی از خارج ایران به داخل یا برعکس استفاده کند, به حبس از یک تا سه سال یا جزای نقدی از یکصد میلیون تا یک میلیارد ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

فصل هفتم ـ سایر جرائم

ماده (25) هرکس مرتکب اعمال زیر شود، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد:

الف) تولید یا انتشار یا توزیع یا معامله داده‎ها یا نرم‎افزارها یا هر نوع ابزار الکترونیکی که صرفاً به منظور ارتکاب جرائم رایانه‎ای به کار می‎روند.

ب) فروش یا انتشار یا در دسترس قرار دادن گذرواژه یا هر داده‎ای که امکان دسترسی غیرمجاز به داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی متعلق به دیگری را فراهم می‎کند.

ج) آموزش نحوة ارتکاب جرایم دسترسی غیرمجاز، شنود غیرمجاز، جاسوسی رایانه‌ای و تخریب و اخلال در داده‌ها یا سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی.

تبصره ـ چنانچه مرتکب اعمال یاد شده را حرفه خود قرار داده باشد، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.

فصل هشتم ـ تشدید مجازات‌ها

ماده (26) در موارد زیر، حسب مورد مرتکب به بیش از دوسوم حداکثر یک یا دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد:

الف) هر یک از کارمندان و کارکنان اداره‌‌ها و سازمان‌‌ها یا شوراها و یا شهرداری‌‌ها و موسسه‌‌ها و شرکت‌های دولتی و یا وابسته به دولت یا نهادهای انقلابی و بنیادها و مؤسسه‌هایی که زیر نظر ولی فقیه اداره می‌شوند و دیوان محاسبات و مؤسسه‌هایی که با کمک مستمر دولت اداره می‌شوند و یا دارندگان پایه قضایی و به طور کلی اعضا و کارکنان قوای سه‌گانه و همچنین نیروهای مسلح و مأموران به خدمت عمومی اعم از رسمی و غیررسمی به مناسبت انجام وظیفه مرتکب جرم رایانه‎ای شده باشند.

ب) متصدی یا متصرف قانونی شبکه‎های رایانه‎ای یا مخابراتی که به مناسبت شغل خود مرتکب جرم رایانه‌ای شده باشد.

ج) داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی، متعلق به دولت یا نهادها و مراکز ارایه‌دهنده خدمات عمومی باشد.

د) جرم به صورت سازمان‌یافته ارتکاب یافته باشد.

هـ) جرم در سطح گسترده‎ای ارتکاب یافته باشد.

ماده (27) در صورت تکرار جرم برای بیش از دو بار دادگاه می‌تواند مرتکب را از خدمات الکترونیکی عمومی از قبیل اشتراک اینترنت، تلفن همراه، اخذ نام دامنه مرتبه بالای کشوری و بانکداری الکترونیکی محروم کند:

الف) چنانچه مجازات حبس آن جرم نود و یک روز تا دو سال حبس باشد، محرومیت از یک ماه تا یک سال.

ب) چنانچه مجازات حبس آن جرم دو تا پنج سال حبس باشد، محرومیت از یک تا سه سال.

ج) چنانچه مجازات حبس آن جرم بیش از پنج سال حبس باشد، محرومیت از سه تا پنج سال.


*

بخش دوم ـ آیین دادرسی

فصل یکم ـ‌ صلاحیت

ماده (28) علاوه بر موارد پیش‌بینی شده در دیگر قوانین، دادگاه‌های ایران در موارد زیر نیز صالح به رسیدگی خواهند بود:

الف) داده‌های مجرمانه یا داده‌هایی که برای ارتکاب جرم به کار رفته‌اند به هر نحو در سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی یا حامل‌های دادة موجود در قلمرو حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران ذخیره شده باشد.

ب) جرم از طریق وب‌سایت‌های دارای دامنه‌ مرتبه بالای کد کشوری ایران ارتکاب یافته باشد.

ج) جرم توسط هر ایرانی یا غیرایرانی در خارج از ایران علیه سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی و وب‌سایت‌های مورد استفاده یا تحت کنترل قوای سه‌گانه یا نهاد رهبری یا نمایندگی‌های رسمی دولت یا هر نهاد یا مؤسسه‎ای که خدمات عمومی ارائه می‎دهد یا علیه وب‎سایت‎های دارای دامنة مرتبه بالای کد کشوری ایران در سطح گسترده ارتکاب یافته باشد.

د) جرایم رایانه‎ای متضمن سوء‌استفاده از اشخاص کمتر از ١٨ سال، اعم از آنکه مرتکب یا بزه‎دیده ایرانی یا غیرایرانی باشد.

ماده (29) چنانچه جرم رایانه‎ای در محلی کشف یا گزارش شود،‌ ولی محل وقوع آن معلوم نباشد، دادسرای محل کشف مکلف است تحقیقات مقدماتی را انجام دهد. چنانچه محل وقوع جرم مشخص نشود،‌ دادسرا پس از اتمام تحقیقات مبادرت به صدور قرار می‎کند و دادگاه مربوط نیز رأی مقتضی را صادر خواهد کرد.

ماده (30) قوه قضاییه موظف است به تناسب ضرورت شعبه یا شعبی از دادسراها، دادگاه‎های عمومی و انقلاب،‌ نظامی و تجدیدنظر را برای رسیدگی به جرائم رایانه‎ای اختصاص دهد.

تبصره ـ قضات دادسراها و دادگاه‎های مذکور از میان قضاتی که آشنایی لازم به امور رایانه دارند انتخاب خواهند شد.

ماده (31) در صورت بروز اختلاف در صلاحیت، حل اختلاف مطابق مقررات قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی خواهد بود.

فصل دوم ـ جمع‌آوری ادله الکترونیکی

مبحث اول ـ نگهداری داده‌ها

ماده (32) ارائه‎دهندگان خدمات دسترسی موظفند داده‎های ترافیک را حداقل تا شش ماه پس از ایجاد و اطلاعات کاربران را حداقل تا شش ماه پس از خاتمه اشتراک نگهداری کنند.

تبصره 1ـ داده ترافیک هرگونه داده‎ای است که سیستم‎های رایانه‎ای در زنجیره ارتباطات رایانه‎ای و مخابراتی تولید می‌کنند تا امکان ردیابی آنها از مبداء تا مقصد وجود داشته باشد. این داده‎ها شامل اطلاعاتی از قبیل مبداء، مسیر، تاریخ، زمان، مدت و حجم ارتباط و نوع خدمات مربوطه می‎شود.

تبصره 2ـ اطلاعات کاربر هرگونه اطلاعات راجع به کاربر خدمات دسترسی‌ از قبیل نوع خدمات، امکانات فنی مورد استفاده و مدت زمان آن، هویت،‌ آدرس جغرافیایی یا پستی یا IP، شماره تلفن و سایر مشخصات فردی اوست.

ماده (33) ارائه‌دهندگان خدمات میزبانی داخلی موظفند اطلاعات کاربران خود را حداقل تا شش ماه پس از خاتمه اشتراک و محتوای ذخیره شده و داده ترافیک حاصل از تغییرات ایجاد شده را حداقل تا پانزده روز نگهداری کنند.

مبحث دوم ـ‌ حفظ فوری داده‌های رایانه‌ای ذخیره شده

ماده (34) هرگاه حفظ داده‎های رایانه‎ای ذخیره شده برای تحقیق یا دادرسی لازم باشد، مقام قضایی می‎تواند دستور حفاظت از آنها را برای اشخاصی که به نحوی تحت تصرف یا کنترل دارند صادر کند. در شرایط فوری، نظیر خطر آسیب دیدن یا تغییر یا از بین رفتن داده‎ها، ضابطان قضایی می‎توانند رأساً دستور حفاظت را صادر کنند و مراتب را حداکثر تا 24 ساعت به اطلاع مقام قضایی برسانند. چنانچه هر یک از کارکنان دولت یا ضابطان قضایی یا سایر اشخاص از اجرای این دستور خودداری یا داده‎های حفاظت شده را افشا کنند یا اشخاصی که داده‎های مزبور به آنها مربوط می‎شود را از مفاد دستور صادره آگاه کنند، ضابطان قضایی و کارکنان دولت به مجازات امتناع از دستور مقام قضایی و سایر اشخاص به حبس از نود و یک روز تا شش ماه یا جزای نقدی از پنج تا ده میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهند شد.

تبصره 1ـ حفظ داده‎ها به منزله ارائه یا افشای آن‌ها نبوده و مستلزم رعایت مقررات مربوط است.

تبصره 2ـ مدت زمان حفاظت از داده‌ها حداکثر سه ماه است و در صورت لزوم با دستور مقام قضایی قابل تمدید است.

مبحث سوم ـ‌ ارائه داده‌ها

ماده (35) مقام‎ قضایی می‎تواند دستور ارائة داده‎های حفاظت شده مذکور در مواد (٣٢)، (٣٣) و (٣٤) فوق را به اشخاص یاد شده بدهد تا در اختیار ضابطان قرار گیرد. مستنکف از اجرای این دستور به مجازات مقرر در ماده (٣٤) محکوم خواهد شد.

مبحث چهارم ـ تفتیش و توقیف داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی

ماده (36) تفتیش و توقیف داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای و مخابراتی به موجب دستور قضایی و در مواردی به عمل می‎آید که ظن قوی به کشف جرم یا شناسایی متهم یا ادله جرم وجود داشته باشد.

ماده (37) تفتیش و توقیف داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای و مخابراتی در حضور متصرفان قانونی یا اشخاصی که به نحوی آنها را تحت کنترل قانونی دارند، نظیر متصدیان سیستم‎ها انجام خواهد شد. در غیر این صورت، قاضی با ذکر دلایل دستور تفتیش و توقیف بدون حضور اشخاص مذکور را صادر خواهد کرد.

ماده (38) دستور تفتیش و توقیف باید شامل اطلاعاتی باشد که به اجرای صحیح آن کمک می‎کند، از جمله اجرای دستور در محل یا خارج از آن، مشخصات مکان و محدوده تفتیش و توقیف، نوع و میزان داده‎های مورد نظر، نوع و تعداد سخت‎افزارها و نرم‎افزارها،‌ نحوه دستیابی به داده‎های رمزنگاری یا حذف شده و زمان تقریبی انجام تفتیش و توقیف.

ماده (39) تفتیش داده‌ها یا سیستم‌های رایانه‎ای و مخابراتی شامل اقدامات ذیل می‌شود:

الف) دسترسی به تمام یا بخشی از سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی.

ب) دسترسی به حامل‎های داده از قبیل دیسکت‎ها یا لوح‎های فشرده یا کارت‌های حافظه.

ج) دستیابی به داده‎های حذف یا رمزنگاری شده.

ماده (40) در توقیف داده‎ها، با رعایت تناسب، نوع، اهمیت و نقش آنها در ارتکاب جرم، به روش‎هایی از قبیل چاپ داده‎ها، کپی‎برداری یا تصویربرداری از تمام یا بخشی از داده‎ها، غیرقابل دسترس کردن داده‎ها با روش‎هایی از قبیل تغییر گذرواژه یا رمزنگاری و ضبط حامل‎های داده عمل می‌شود.

ماده (41) در شرایط زیر سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی توقیف خواهند شد:

الف) داده‎های ذخیره شده به سهولت در دسترسی نبوده یا حجم زیادی داشته باشد،

ب) تفتیش و تجزیه و تحلیل داده‎ها بدون سیستم سخت‎افزاری امکان‎پذیر نباشد،

ج) متصرف قانونی سیستم رضایت داده باشد،

د) کپی‎برداری از داده‎ها به لحاظ فنی امکان‎پذیر نباشد،

هـ) تفتیش در محل باعث آسیب‎ داده‎ها ‎شود،

و) سایر شرایطی که قاضی تشخیص ‎دهد.

ماده (42) توقیف سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی متناسب با نوع و اهمیت و نقش آنها در ارتکاب جرم با روش‌هایی از قبیل تغییر گذرواژه به منظور عدم دسترسی به سیستم، پلمپ سیستم در محل استقرار و ضبط سیستم صورت می‌گیرد.

ماده (43) چنانچه در حین اجرای دستور تفتیش و توقیف، تفتیش داده‌های مرتبط با جرم ارتکابی در سایر سیستم‌‌های رایانه‌ای یا مخابراتی که تحت کنترل یا تصرف متهم قرار دارند ضروری باشد، ضابطان با دستور مقام قضایی دامنه تفتیش و توقیف را به سیستم‌‌های دیگر گسترش خواهند داد و داده‌‌های مورد نظر را تفتیش یا توقیف خواهند کرد.

ماده (44) توقیف داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی که موجب ایراد لطمه جانی یا خسارات مالی شدید به اشخاص یا اخلال در ارائه خدمات عمومی می‎شود ممنوع است.

ماده (45) در جایی که اصل داده‎ها توقیف می‎شود،‌ ذی‎نفع حق دارد پس از پرداخت هزینه از آنها کپی دریافت کند، مشروط به اینکه ارائه داده‎های توقیف شده منافی با محرمانه بودن تحقیقات نباشد و به روند تحقیقات لطمه‎ای وارد نسازد و داده‎ها مجرمانه نباشند.

ماده (46) در مواردی که اصل داده‎ها یا سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی توقیف می‌شود، قاضی موظف است با لحاظ نوع و میزان داده‎ها و نوع و تعداد سخت‎افزارها و نرم‎افزارهای مورد نظر و نقش آنها در جرم ارتکابی، در مهلت متناسب و متعارف نسبت به آنها تعیین تکلیف کند.

ماده (47) متضرر می‌تواند در مورد عملیات و اقدام‌های مأموران در توقیف داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی، اعتراض کتبی خود را همراه با دلایل ظرف ده روز به مرجع قضایی دستوردهنده تسلیم نماید. به درخواست یاد شده خارج از نوبت رسیدگی گردیده و تصمیم اتخاذ شده قابل اعتراض است.

مبحث پنجم ـ شنود محتوای ارتباطات رایانه‎ای

ماده (48) شنود محتوای در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سیستم‎های رایانه‎ای یا مخابراتی مطابق مقررات راجع به شنود مکالمات تلفنی خواهد بود.

تبصره ـ دسترسی به محتوای ارتباطات غیرعمومی ذخیره شده، نظیر پست الکترونیکی یا پیامک در حکم شنود و مستلزم رعایت مقررات مربوط است.

فصل سوم ـ استنادپذیری ادله الکترونیکی

ماده (49) به منظور حفظ صحت و تمامیت، اعتبار و انکارناپذیری ادله الکترونیکی جمع‌آوری شده، لازم است مطابق آیین‌نامه مربوط از آنها نگهداری و مراقبت به عمل آید.

ماده (50) چنانچه داده‎های رایانه‎ای توسط طرف دعوا یا شخص ثالثی که از دعوا آگاهی نداشته، ایجاد یا پردازش یا ذخیره یا منتقل شده باشد‌ و سیستم‎ رایانه‎ای یا مخابراتی مربوط به نحوی درست عمل کند که به صحت و تمامیت، اعتبار و انکارناپذیری داده‎ها خدشه وارد نشده باشد، قابل استناد خواهند بود.

ماده (51) ‎کلیة مقررات مندرج در فصل‎های دوم ‌و سوم این بخش،‌ علاوه بر جرایم رایانه‎ای شامل سایر جرایمی که ادلة الکترونیکی در آنها مورد استناد قرار می‎گیرند نیز می‎شود.


*

بخش سوم ـ سایر مقررات



ماده (52) به منظور ارتقای همکاری‎های بین‎المللی در زمینه جرائم رایانه‎ای، وزارت دادگستری موظف است با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اقدامات لازم را در زمینه تدوین لوایح و پیگیری امور مربوط جهت پیوستن ایران به اسناد بین‎المللی و منطقه‎ای و معاهدات راجع به همکاری و معاضدت دوجانبه یا چندجانبه قضایی انجام دهد.

ماده (53) در مواردی که سیستم‎ رایانه‎ای یا مخابراتی به عنوان وسیله ارتکاب جرم بکار رفته و در این قانون برای عمل مزبور مجازاتی پیش‎بینی نشده است، مطابق قوانین جزایی مربوط عمل خواهد شد.

تبصره ـ در مواردی که در بخش دوم این قانون برای رسیدگی به جرایم رایانه‌ای مقررات خاصی از جهت آیین دادرسی پیش‌بینی نشده است طبق مقررات قانون آیین دادرسی کیفری اقدام خواهد شد.

ماده (54) میزان جزاهای نقدی این قانون بر اساس نرخ رسمی تورم حسب اعلام بانک مرکزی هر سه سال یک بار با پیشنهاد رئیس قوه قضاییه و تصویب هیأت وزیران قابل تغییر است.

ماده (55) وزارت‌ دادگستری موظف است ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات آئین‎نامه‎‎های مربوط به جمع‌آوری و استنادپذیری ادله الکترونیکی را تهیه کند و به تصویب رئیس قوة قضائیه خواهد رسید.

ماده (56) قوانین و مقررات مغایر با این قانون ملغی است.

مصادیق محتوای مجرمانه در فضای مجازی

با دقت مطالب زیر را خوانده و در ارسال پست در انجمن بیشتر دقت کنید


الف) محتوای علیه عفت و اخلاق عمومی ,
1ـ اشاعه فحشاء و منكرات ( بند 2 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
2ـ تحریك، تشویق، ترغیب، تهدید یا دعوت به فساد و فحشاء و ارتكاب جرایم منافی عفت یا انحرافات جنسی ( بند ب ماده 15 قانون جرایم رایانه ای و ماده 649 قانون مجازات اسلامی) ,
3ـ انتشار، توزیع و معامله محتوای خلاف عفت عمومی( مبتذل و مستهجن) بند 2 ماده 6 قانون مطبوعات و ماده 14 قانون جرایم رایانه ای) ,
4ـ تحریك، تشویق، ترغیب، تهدید یا تطمیع افراد به دستیابی به محتویات مستهجن و مبتذل ( ماده 15 قانون جرایم رایانه ای) ,
5ـ استفاده ابزاری از افراد( اعم از زن و مرد) در تصاویر و محتوی، تحقیر و توهین به جنس زن، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیر قانونی( بند 10 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
ب) محتوای علیه مقدسات اسلامی ,
1ـ محتوای الحادی و مخالف موازین اسلامی( بند 1 ماده 6 قانون مجازات اسلامی) ,
2ـ اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن ( بند 7 ماده ماده 6 قانون مجازات اسلامی و ماده 513 قانون مجازات اسلامی) ,
3ـ اهانت به هر یك از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س) ( ماده 513 قانون مجازات اسلامی) ,
4ـ تبلیغ به نفع حزب، گروه یا فرقه منحرف و مخالف اسلام ( بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
5ـ تبلیغ مطالب از نشریات و رسانه ها و احزاب و گروههای داخلی و خارجی منحرف و مخالف اسلام به نحوی كه تبلیغ از آنها باشد( بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
6ـ اهانت به امام خمینی(ره) و تحریف آثار ایشان (ماده 514 قانون مجازات اسلامی) ,
7ـ اهانت به مقام معظم رهبری و سایر مراجع مسلم تقلید ( بند 7 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
ج) محتوای علیه امنیت و آسایش عمومی ,
1ـ تشكیل جمعیت، دسته، گروه در فضای مجازی( سایبر) با هدف برهم زدن امنیت كشور( ماده 498 قانون مجازات اسلامی) ,
2ـ هر گونه تهدید به بمب گذاری ( ماده 511 قانون مجازات اسلامی) ,
3ـ محتوایی كه به اساس جمهوری اسلامی ایران لطمه وارد كند ( بند 1 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
4ـ انتشار محتوی علیه اصول قانون اساسی ( بند 12 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
5ـ تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده 500 قانون مجازات اسلامی) ,
6ـ اخلال در وحدت ملی و ایجاد اختلاف ما بین اقشار جامعه به ویژه از طریق طرح مسائل نژادی و قومی( بند 4 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
7ـ تحریك نیروهای رزمنده یا اشخاصی كه به نحوی از انحاء در خدمت نیروهای مسلح هستند به عصیان، فرار، تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی ( ماده 504 قانون مجازات اسلامی) ,
8ـ تحریص و تشویق افراد و گروهها به ارتكاب اعمالی علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج از كشور(بند 5 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
9 ـ تبلیغ به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده 500 قانون مجازات اسلامی) ,
10- فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسناد و دستورها و مسایل محرمانه و سری دولتی و عمومی ( بند 6 ماده قانون مطبوعات و مواد 2 و 3 قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی و ماده 3 قانون جرایم رایانه ای) ,
11ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسرار نیروهای مسلح (بند 6 ماده قانون مطبوعات) ,
12ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز نقشه و استحكامات نظامی( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
13ـ انتشار غیر مجاز مذاكرات غیر علنی مجلس شورای اسلامی ( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
14ـ انتشار بدون مجوز مذاكرات محاكم غیر علنی دادگستری و تحقیقات مراجع قضایی ( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
د) محتوای علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی ,
1ـ اهانت و هجو نسبت به مقامات، نهادها و سازمان حكومتی و عمومی( بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و مواد 609 و 700 قانون مجازات اسلامی) ,
2ـ افترا به مقامات، نهادها و سازمان حكومتی و عمومی( بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و 697 قانون مجازات اسلامی) ,
3ـ نشر اكاذیب و تشویش اذهان عمومی علیه مقامات، نهادها و سازمان های حكومتی( بند 11 ماده 6 قانون مطبوعات و 698 قانون مجازات اسلامی) ,
ه ) محتوایی كه برای ارتكاب جرایم رایانه ای و سایر جرایم بكار می رود ,
1ـ انتشار یا توزیع و در دسترس قرار دادن یا معامله داده ها یا نرم افزارهای كه صرفاً برای ارتكاب جرایم رایانه ای به كار می رود(ماده 25 قانون جرایم رایانه ای) ,
2ـ فروش، انتشار یا دردسترس قرار دادن غیر مجاز گذر واژه ها و داده هایی كه امكان دسترسی غیر مجاز به داده ها با سامانه های رایانه ای یا مخابراتی دولتی یا عمومی را فراهم می كند( ماده 25 قانون جرایم رایانه ای) ,
3ـ انتشار یا در دسترس قراردادن محتویات آموزش دسترسی غیر مجاز، شنود غیر مجاز، جاسوسی رایانه ای، تحریف و اخلال در داده ها یا سیستم های رایانه ای و مخابراتی.( ماده 25 قانون جرایم رایانه ای) ,
4ـ آموزش و تسهیل سایر جرایم رایانه ای( ماده 21 قانون جرایم رایانه ای) ,
5ـ انجام هر گونه فعالیت تجاری و اقتصادی رایانه ای مجرمانه مانند شركت های هرمی( قانون اخلال در نظام اقتصادی كشور و سایر قوانین) ,
6ـ انتشار ویروس دهی بازی های رایانه ای دارای محتوای مجرمانه( مواد مختلف قانون مجازات اسلامی و قانون جرایم رایانه ای) ,
7ـ انتشار فیلتر شكن ها و آموزش روشهای عبور از سامانه های **** ( بند ج ماده 25 قانون جرایم رایانه ای) ,
8ـ تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر ( بند 3 ماده 6 قانون مطبوعات) ,
9ـ انتشار محتوای حاوی تحریك، ترغیب، یا دعوت به اعمال خشونت آمیز و خودكشی( ماده 15 قانون جرایم رایانه ای) ,
10ـ تبلیغ و ترویج مصرف موادمخدر، مواد روان گردان و سیگار( ماده 3 قانون جامع كنترل و مبارزه ملی با دخانیات 1385) ,
11ـ باز انتشار و ارتباط( لینك) به محتوای مجرمانه تارنماها و نشانی های اینترنتی مسدود شده، نشریات توقیف شده و رسانه های وابسته به گروهها و جریانات منحرف و غیر قانونی ,
12ـ تشویق، تحریك و تسهیل ارتكاب جرائمی كه دارای جنبه عمومی هستند از قبیل اخلال در نظم، تخریب اموال عمومی، ارتشاء، اختلاس، كلاهبرداری، قاچاق موادمخدر، قاچاق مشروبات الكلی و غیره( ماده 43 قانون مجازات اسلامی) ,
13ـ انتشار محتوایی كه از سوی شورای عالی امنیت ملی منع شده باشد .
14ـ تشویق و ترغیب مردم به نقض حقوق مالكیت معنوی ( ماده 1 قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزارهای رایانه ای و ماده 74 قانون تجارت الكترونیكی) ,
15ـ معرفی آثار سمعی و بصری غیر مجاز به جای آثار مجاز. ( ماده 1 قانون نحوه مجازات. اشخاصی كه در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند) ,
16ـ عرضه تجاری آثار سمعی و بصری بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی( ماده 2 قانون نحوه مجازات اشخاصی كه در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند ) .


در پایان این نکته ذکر میشود که سرزمین مجازی کومه تابع تمامی قوانین کشور عزیزمان ایران میباشد و با متخلفان سخت برخورد مینماید.
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 98
بازدید کل : 115050
تعداد مطالب : 71
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->